شهرتوسعه یافته،شهروند مسئولیت پذیر
فرآیند مشارکت پذیری شهروندان در مدیریت شهری به دهه هفتاد میلادی بر می گردد در این دوره رهیافت مشارکت که ربط و نسبت وثیقی با فرآیند توسعه داشت به عنوان محور اصلی مورد توجه قرارگرفت ،برای رسیدن به اهداف وبرنامه های تعیین شده در مدیریت شهری که مستلزم تصمیم گیری عقلایی بر حسب شرایط […]
فرآیند مشارکت پذیری شهروندان در مدیریت شهری به دهه هفتاد میلادی بر می گردد در این دوره رهیافت مشارکت که ربط و نسبت وثیقی با فرآیند توسعه داشت به عنوان محور اصلی مورد توجه قرارگرفت ،برای رسیدن به اهداف وبرنامه های تعیین شده در مدیریت شهری که مستلزم تصمیم گیری عقلایی بر حسب شرایط جغرافیایی و فرهنگی هر شهر و داشتن آلترناتیو بر اساس خواست برنامه ریزان در موقعیت ها و شرایط مختلف است که متضمن پیروی ازقواعد ورفتارهای عقلایی گنشگران و شهروندان که نقش بی بدیل شهروند آگاه در فرآیند توسعه یافتگی اجتناب ناپذیر است ،در واقع بحث اصلی پیرامون سرمایه یک جامعه که شامل نیروی انسانی ماهر ونخبگان فکری است که این عامل در سطح خرد هم موضوعیت می یابد. برای تغییروتحول در شهرهای کوچک عمده ترین منبع استراتژیک برای توسعه شهری نقش اثرگذار توده ها است که در یک فرآیند تاریخی متبلور می شود و نمود پیدا می کند،شهرهای کوچک با توجه به ساختار بومی و فرهنگی از همبستگی اجتماعی قوی برخورداراست وزمینه مساعد برای گام برداشتن اولیه در سیر توسعه شهری در صورت استفاده بهینه از تمامی پتانسیل های بالقوه و بالفعلی که وجود دارد،می باشد و قطعا مشارکت پذیری شهروندان دراین فرآیند رهگشاست،بر همین سیاق مدیران و تصمیم گیران شهری برای رسیدن به اهداف و برنامه های خود درکوتاه مدت باید مکانیسم لازم برای مشارکت شهروندان را فراهم نمایند که این نیاز به یک خرد جمعی برای رسیدن به یک هدف معین و عملیاتی دارد،در دنیا امروز بدلیل پیچیدگی شهری و خواست و نیاز شهروندان برای اتخاذ تصمیم گیری به کنش های رفتاری توجه می شود چرا که تصمیم گیری های یک طرفه و بدون در نظر گرفتن نیاز های اجتماعی و فرهنگی هزینه های زیادی دارد و عملا نتایجی درستی را در پی نخواهد داشت،ازاین روی در مدیریت شهری نیاز به “پارادایم شیفت” است که تصمیمات و برنامه های اجرایی برحسب نیاز ورفتارهای کنشی شهروندان در نظر گرفته می شود و زیر ساخت ها به گونه ای طراحی واجرا می شود تا پاسخگوی نیاز شهروندان باشد نه برنامه های از پیش طراحی شده.
نهادهای مدنی ،شوراها و شهرداری ها به عنوان مردمی ترین نهاد تصمیم گیرکه ارتباط تنگاتنگ با شهروندان دارند باید خلع ارتباطی برای مشارکت دهی شهروندان را فراهم نمایند واز طرف دیگر شهروند مسئولیت پذیر باید نسبت به اعمال و رفتار خود احساس مسئولیت کند وبا کارهای مشارکتی خود ضررو زیان ها را به حداقل و زمینه توسعه شهری را فراهم نمایید و نتیجتا پیوند و تقویت این رابطه مستلزم به رسمیت شناخت حقوق شهروندی است تا منجر به اعتماد وسرمایه اجتماعی مستحکم شود چرا که شهروند مسئولیت پذیر در یک جامعه مدنی به شکوفایی می رسد وحق تعیین سرنوشت شهروندان عنصر بنادین در راستای توسعه است که در مشارکت عینیت می یابد.
ناصر سعادتمند
روزنامه نگار
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید