برای دیده شدن روی شانه های دیگران دست نگذاریم
نقدی بر یادداشت”موافقت با استعفاء ؛آزمون بزرگ شورای شهر “؛ برای دیده شدن روی شانه های دیگران دست نگذاریم اخیرا یادداشتی در گیلان تیتر خواندم که حاوی نکات قابل توجه ای بود. نکاتی که می توان بیشتر درباره شان توضیح داد تا خوانندگان و افکار عمومی به قضاوت درستی درباره آنها برسند. ۱ ) علوی […]
نقدی بر یادداشت”موافقت با استعفاء ؛آزمون بزرگ شورای شهر “؛ برای دیده شدن روی شانه های دیگران دست نگذاریم
اخیرا یادداشتی در گیلان تیتر خواندم که حاوی نکات قابل توجه ای بود. نکاتی که می توان بیشتر درباره شان توضیح داد تا خوانندگان و افکار عمومی به قضاوت درستی درباره آنها برسند.
۱ ) علوی و خروج از شورای شهر
شورای شهر یکی از تاثیرگذارترین نهاد های مردمی ست. این را نویسنده یادداشت قبول دارد. اما هیچ اشاره ای به نقش و تاثیرات امیر حسین علوی نکرده است. مگر نه اینکه همین شورا که علوی چند سالی ست بر ریاست اش تکیه زده؛ داد همه حتی نماینده رهبری در استان را نیز درآوده ؟! او حالا می خواهد برای کاندیداتوری مجلس از آن خارج شود ! رئیسی که خود یکطرف ایجاد اینهمه نابسامی در شهر است مطمئنا در مقابل اش پرسش های زیادی قرار دارد و بزرگترین سوال ؛ ” در شورای شهر چه کردی؟ ” است. اصلا ریاست بر شورا به کنار، چقدر خوب است که امیر حسین علوی به مردم پاسخ دهد که به عنوان عضوی از شورا، برای برون رفت مردم و شهر از انبوه مشکلات؛ چه طرح هایی ارائه کرده است؟ بگوید که چرا شهردادی حدود ۱۰۰۰ میلیارد بدهی دارد و مسبب اش چه کسانی بوده اند؟ و نقش اش در این بدهی ها چیست؟ رئیس شورا قبل از اخذ تایید خروج از شورا باید به مردم پاسخ دهد که چرا رشت یک سال است شهردار ندارد و خودش در این فاجعه چقدر مقصر است؟
۲ ) برای دیده شدن
در بخشی از یادداشت که نویسنده سعی بر تعرفه سید امیر حسین علوی را دارد، ناگهان نام دکتر جمشیدی را به میان کشیده و با تخریب یا ” دست برشانه او گذاشتن “؛ تلاش می کند شورا نشینان را به ” تمکین خواسته ” رئیس شورا اجبار کند.
اینکه علوی یا هرکسی بخواهد کاندیدای مجلس شود، حقی طبیعی ست اما نباید دو چیز را فراموش کرد : اول اینکه این روزها کاندیداتوری مجلس ” رزومه ” میخواهد و دوم ؛ با کوتاهی قد، دست روی شانه دیگران گذاشتن و دیده شدن، حتما تبعاتی دارد که یکی از آنها ” سقوط ” است.
پر واضح است که تخریب دیگران برای نشان دادن خود، ” رها کردن اولین تیری ست که کمانه کرده و به خود علوی می خورد”. چراکه به محض تخریب دیگران به قصد کنار زدن شان، باید چند چیز ارائه کرد؛ داشته ها ، رزومه ها و عملکردها. آیا علوی اینها را دارد؟
۳) تهدید اعضای شورا
نویسنده با بیان ” قطعا گزینه ای که پیش روی شورا نشینان در رشت است قبول استعفای علوی و تمکین به خواسته اوست و یا آماده شدن برای انواع چالش های بعدی “، مستقیما اعضای شورا را به ” تمکین به خواسته علوی ” تهدید کرده است که اگر چنین نکنند، باید منتظر ” چالش های بعدی ” باشند.
اول اینکه او نمی داند که ” تمکین ” در شورا یا هر مجموعه ی تصمیم گیر دیگر که بر پایه ” رای ” استوار اند؛ قبول رای ” اکثریت ” است نه ” یک شخص “. مگر اینکه موارد دیگری ( ورای امر مرسوم ) منظور باشد که نویسنده آن را در قالب ایجاد ” چالش های بعدی ” آورده است!!
نکته دومی که به آن اعتراف شده؛ ” ایجاد چالش ها “یی است که تاکنون علوی برای اعضای شورا ایجاد کرده است چراکه با قید کلمه ” بعدی ” به سابقه چالش ها در گذشته اشاره می شود . البته ایجاد چالش از سوی علوی در شورای شهر بر هیچکس پوشیده نیست. چه آن زمان که می گویند آبستراکسیون ها را رهبری می کرد و چه زمانی که در زمین باخته دیگران بازی کرد.
اما آنچه از طرح این موضوع بر می آید، تهدید آشکار اعضای شورای شهر است. تهدیدی که بعید است جدی گرفته شود چراکه شورا یک سید میخواهد بنابراین آقای علوی در شورا خواهد ماند.
۴ ) مقایسه ای عجیب
ازنکات مهم یادداشت می توان به مقایسه دو چهره اشاره کرد که اساسا ” مع الفارق ” است؛ دکتر رضا جمشیدی چناری یکی از سرمایه های علمی و سیاسی و دیگری سید امیر حسین علوی رئیس ” همیشه جوان ! ” شورای شهر رشت .
یکی شان به ادعای دوست و دشمن، از نخبگان علمی استان است که در سالهای دور و در شرایطی که کنکور و دانشگاه، خود هفت خوانی داشت؛ ” رتبه اول ریاضی ” را کسب کرد و از ” دانشگاه صنعتی شریف ” دکترا گرفت و دیگری که شرایطِ امکان تحصیل به سادگیِ ” تهیه کردن بستنی از فروشگاه ” ست، در دوره عضویت اش در شورای چهارم از ” ناکجا آباد” فوق لیسانس گرفته و در دوره پنجم به او دکتر! می گویند.
یکی شان ۱۲۰ مقاله ژورنال و ۷۵ مقاله کنفرانس و ۱۰۰ دانشجوی فارغ التحصیل کارشناسی ارشد و ۱۰ دانشجوی دکترا داشته (www.guiln.ac.ir )و آن یکی بزرگترین افتخارش ریاست بر شورای شهری ست که به گواه پیر و جوان، از مدیریت برآن عاجز است.
در مقبولیت اجتماعی این دو هم مواردی وجود دارد. جمشیدی در سالی که نه رای لیستی بود و نه گعده ای سیاسی برای معرفی اش تشکیل شده بود و علیرغم ناشناخته بودن ؛ ۲۵ هزار رای به نخبگی اش دادند و علوی تنها ۱۰ هزار کسب کرد!
جمشیدی مطمئنا در عرصه سیاسی اشتباهاتی داشته است ( که البته بزرگان اصلاح طلبی و اصولگرایی استان به مراتب بیشتر از او داشته و دارند ) اما به قواعد سیاست مدرن آشنایی دارد.
جمشیدی چناری هیچگاه به شهرداری مدیری را تحمیل نکرد تا همچنان نزد پرسنل خانواده بزرگ شهرداری رشت سنگین و با وقار باقی بماند!
۵) لازمه ورود نیروهای علمی و کاربلد
آنچه در انتخابات مجلس سال ۹۸ از کاندیداها انتظار می رود اینکه افراد توانمند علمی و تحصلیکرده در انتخابات آینده ورود کنند تا بتوانند گره هایی از مشکلات کشور بگشایند. کسانی که در رقابت های انتخاباتی توانایی های خود را تعرفه کنند و راهکارهای مناسب و معقول ارائه دهند نه آنکه تخریب دیگران را وسیله ای برای رسیدن به هدف شان قرار دهند.
انتظار دیگر آنکه فضای رقابتی آزاد و سالمی را فراهم کنند تا هم کاندیداهای با دانش به توانمند خود را در معرض رای مردم قرار دهند و مردم نیز به توانند آزادانه دست به انتخاب بزنند.
منبع/گیلان تیتر
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید